سرگین گردان، حشره ای سیاه و پردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سرگین غلتان، سرگین گردانک، خروک، خبزدو، خبزدوک، خزدوک، کوزدوک، چلاک، چلانک، کستل، گوگار، گوگال، تسینه گوگال، گوگردانک، کوز، جعل، قرنبا
سِرگین گَردان، حشره ای سیاه و پِردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سِرگین غَلتان، سِرگین گَردانَک، خَروَک، خَبَزدو، خَبَزدوک، خَزدوک، کَوَزدوک، چَلاک، چَلانَک، کَستَل، گوگار، گوگال، تسینه گوگال، گوگَردانَک، کَوَز، جُعَل، قُرُنبا
نام قلعه ایست در مازندران، رابینو گوید: بعد از مرگ سلطان تکش بسال 596 هجری قمری شاه اردشیر در مازندران قلعه های بالمان و جهینه وتمام حدود از گرگان تا ری و دژ فیروزکوه را تسخیر کرد، (از ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 175)، بستر، خوابگاه، و رجوع به بالینگاه شود: هیون رونده ز ره ماند باز به بالینگه آمد سرم را به ناز، نظامی، یکی بالینگهش رفتی یکی جای یکی دامنش بوسیدی یکی پای، نظامی، به بالینگه خسته آمد فراز ز درع کیانی گره کرد باز، نظامی
نام قلعه ایست در مازندران، رابینو گوید: بعد از مرگ سلطان تکش بسال 596 هجری قمری شاه اردشیر در مازندران قلعه های بالمان و جهینه وتمام حدود از گرگان تا ری و دژ فیروزکوه را تسخیر کرد، (از ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 175)، بستر، خوابگاه، و رجوع به بالینگاه شود: هیون رونده ز ره ماند باز به بالینگه آمد سرم را به ناز، نظامی، یکی بالینگهش رفتی یکی جای یکی دامنش بوسیدی یکی پای، نظامی، به بالینگه خسته آمد فراز ز درع کیانی گره کرد باز، نظامی
از حکام تولی خان داروغۀ مرو: چون مغولان خاطر از کشتن ساکنان مرو فارغ ساختند بتخریب مساکن ایشان پرداختند. بعد از آن تولی خان فرمان داد... و بارماس بداروغگی آن دیار بی دیار (مرو) قیام نماید... (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 39). و رجوع به صفحۀ 40 همین کتاب شود
از حکام تولی خان داروغۀ مرو: چون مغولان خاطر از کشتن ساکنان مرو فارغ ساختند بتخریب مساکن ایشان پرداختند. بعد از آن تولی خان فرمان داد... و بارماس بداروغگی آن دیار بی دیار (مرو) قیام نماید... (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 39). و رجوع به صفحۀ 40 همین کتاب شود
دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز که در 63 هزارگزی جنوب خاور اردکان و یک هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا در جلگه واقع است، ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل و 118 تن سکنه، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و برنج و چغندر و شغل مردمش زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز که در 63 هزارگزی جنوب خاور اردکان و یک هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا در جلگه واقع است، ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل و 118 تن سکنه، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و برنج و چغندر و شغل مردمش زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
صورتی از نام پالاموس از شهرهای دریایی کتلونیه از نواحی اندلس. بندرگاه مهمی دارد. و رجوع به حلل السندسیه ج 2 ص 199 و 185 شود، علیا. فوق. مقابل سفلی: بهقباد بالایین و میانه و زیرین از اعمال عراق (است) . (فارسنامۀ ابن بلخی چ اروپا ص 84). کربال بالایین و زیرین سه بند بر رود کر کرده اند و بر آن نواحی ساخته. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 128). و جملۀ نواحی کربال بالایین آب از این رود می یابد. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 152)، برترین: نیستی چون هست بالایین طبق برهمه بردند درویشان سبق. مولوی
صورتی از نام پالاموس از شهرهای دریایی کتلونیه از نواحی اندلس. بندرگاه مهمی دارد. و رجوع به حلل السندسیه ج 2 ص 199 و 185 شود، علیا. فوق. مقابل سفلی: بهقباد بالایین و میانه و زیرین از اعمال عراق (است) . (فارسنامۀ ابن بلخی چ اروپا ص 84). کربال بالایین و زیرین سه بند بر رود کر کرده اند و بر آن نواحی ساخته. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 128). و جملۀ نواحی کربال بالایین آب از این رود می یابد. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 152)، برترین: نیستی چون هست بالایین طبق برهمه بردند درویشان سبق. مولوی
الکساندر، از امرای دولت سلوکی که مدتها با دمتریوس سلوکی منازعه و اختلاف داشت، رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2229 شود، پاره از چوب، (آنندراج)، درخت سطبر، (آنندراج)، و نیز رجوع به بالار و بالاگر شود
الکساندر، از امرای دولت سلوکی که مدتها با دمتریوس سلوکی منازعه و اختلاف داشت، رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2229 شود، پاره از چوب، (آنندراج)، درخت سطبر، (آنندراج)، و نیز رجوع به بالار و بالاگر شود
دهی است از دهستان کزاز علیا بخش سربند شهرستان اراک که در 3 هزارگزی باختر آستانه و 3 هزارگزی راه مالروی عمومی واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 495 تن سکنه، آب آنجا از قنات و رود خانه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و بن شن و انگور و شغل مردمش زراعت و گله داری و قالیبافی است. از شازند بدانجا میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، خوابگاه، بستر خواب
دهی است از دهستان کزاز علیا بخش سربند شهرستان اراک که در 3 هزارگزی باختر آستانه و 3 هزارگزی راه مالروی عمومی واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 495 تن سکنه، آب آنجا از قنات و رود خانه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و بن شن و انگور و شغل مردمش زراعت و گله داری و قالیبافی است. از شازند بدانجا میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، خوابگاه، بستر خواب